تحقيق در مورد امام خمينى و احياى نگرش سياسى به عاشورا - دانلود فایل
دانلود فایل تحقيق در مورد امام خمينى و احياى نگرش سياسى به عاشورا
دانلود فایل تحقيق در مورد امام خمينى و احياى نگرش سياسى به عاشورا 15 صفحه word |فونت tahoma سايز 12| قابل اجرا در آفيس 2007 و نسخه هاي جديدتر|قابل ويرايش و آماده چاپبخشي از تحقيق
و تشكل بخشى به شيعهمطلب ديگر پيوند دين و سياست است كه يكى از مباحث مهم در حوزه انديشه سياسى اجتماعى امروز به شمار مىرود. برخى با انكار هرگونه پيوند ميان اين دو مقوله، تداخل يكى از آنها را در امور ديگرى موجب ناكارآمدى طرف مقابل مىدانند و به جدايى كامل و پرهيز از تداخل آنها براى حفظ حرمت هر يك توصيه مىنمايند. انديشه سكولار مروّج چنين نظريهاى مىباشد. نقطه مقابل اين تفكر؛ نظريه رابطه ميان دين و سياست است، اما در نوع رابطه و قلمرو تداخل دين و سياست در ميان برخى از انديشمندان اسلامى اختلاف نظر وجود دارد. در انديشه سياسى امام آميختگى دين و سياست مطرح است، نه رابطه ميان اين دو. ايشان ضمن نقد نظريه تفكيك، معتقد بودند كه دين و سياست از يكديگر منفك و مجزا نيستند تا با استدلال يا بررسى نوع رابطه به چگونگى پيوند يا تعامل بين اين دو بپردازند ايشان دراينبارهمىفرمايد: ديانت اسلام يك ديانت عادى تنها نيست و فقط وظيفه عبد و خداى تبارك و تعالى، وظيفه روحانى تنها نيست؛ و همين طور يك مذهب و ديانت سياسى تنها نيست؛ عبادى است و سياسى، سياستش در عبادت مدغم است و عبادتش در سياست مُدغَم، يعنى همان جنبه عبادى يك جنبه سياسى دارد. [6]ايشان در تحريرالوسيله نيز در بحث و مسأله خطبههاى نماز جمعه چنين مىنويسد: اسلام دين سياست است با همه شؤون سياست، و اين معنا براى كسى كه كمترين دقتى در احكام حكومتى و سياسى اجتماعى و اقتصادى اسلام بكند به خوبى و روشنى ظاهر مىگردد، پس كسىكه خيال مىكند دين اسلام جداىاز سياست است هم نسبت به معارف اسلام جاهل است و هم سياست را نمىداند. [7]در انديشه امام دين خاستگاه و منشأ نظام سياسى اسلام است و كليه برنامهها و مباحث سياسى اسلام بر مبناى قوانين و احكام دينى پايه ريزى شده است و دليل توسعهيافتن و فراگير شدن حكومت اسلامى درنيمه اول قرن ظهور اسلام را آميختگى دين و سياست مىداند و مىفرمايد: رسول الله(ص) پايه سياست را در ديانت گذاشته است .[8]با توجه به آن چه كه بيان گرديد روشن شد كه در انديشه سياسى امام آموزههاى دينى داراى صبغه سياسى مىباشند، از اين رو يكى از ابعاد احياگرى امام(ره) احياى روح سياسى نهضت عاشوراى حسينى با توجه به اهداف آن در ميان انديشمندان و شيعيان جهان است كه اثرات بسيارى را در پيشبرد نهضت اسلامى به دنبال داشت، هر چند اين مسأله در طول تاريخ تحولات جامعه مسلمانان به فراموشى سپرده شده بود. در فضاى فرهنگى قبل از انقلاب و قيام امام هم ديدگاهها نسبت به نهضت عاشورا توجه بيشتر به اجر و پاداش معنوى عزادارى امام حسين(ع) بدون درك صحيح از فلسفه سياسى قيام امام حسين(ع) بود. يكى از نويسندگان درباره وضعيت سياسى فرهنگى عزادارى شيعيان قبل از انقلاب مىنويسد: افسوس كه شيعه بيشتر بر مصائب عاشورا گريست و كمتر در مسائل عاشورا انديشيد، شيعه عاشورا را نگه داشت ليكن درست نشناساند، آفرين بر او كه نگاه داشت و دريغا از او كهنشناساند. [9]در ميان برخى متفكران و صاحبان انديشه و قلم هم بيشتر به مباحثى پرداخته مىشد كه به بروز اختلاف در ميان پيروان حقيقى ولايت مىانجاميد و دستمايهاى براى بهرهگيرى دستگاههاى امنيتى رژيم در ايجاد تنش و كشمكش ميان سخنرانان مذهبى در ايام محرم و جوانان متدين مىگرديد[10] تا انديشمندان از تبيين فلسفه اصلى قيام عاشورا غفلت نمايند در نتيجه عملاً فرصتهاى مناسب ايام عزادارى به جنجالهاى بيهوده صرف مىشد. نگرش امام به حادثه عظيم عاشورا به عنوان يك ضايعه تاريخى نبود، بلكه ايشان در يك افق برتر قيام امام حسين(ع) را يك حركت هدفمند و برنامهريزى شده در جهت احياى اسلام مىدانست و مىفرمود: او [امام حسين(ع)] مىدانست كه چه مىكند و كجا مىرود و هدفش چيست؟ [11] امام حسين(ع) با فداكارى بىنظير و نهضت الهى خود واقعه بزرگى را به وجود آورد كه
کاخ ستمگران را فرو ريخت و مكتب اسلام را نجات بخشيد. [12]ايشان فرهنگ عاشورا را گنجينه عظيم سياسى دينى و پشتوانه فرهنگ غنى و انسانسازتشيع مىدانست و با بهرهگيرى از آموزههاى عاشورايى به احياى دين پرداختوحماسه حسينى را اساس قيام و مبارزه و تحول و بيدارى قرار داد. نگرش امامبهسياست و انديشه سياسى ايشان باعث شد تا نوع نگاه به مفهوم وكاركرد سياستدرميان مردم مسلمان و حتى انديشمندان اسلامى تغيير كند و شعائر دينى و مذهبىرا آميزهاى از دين و سياست بدانند.امام با تفسيرى جديد از مؤلفههاى فرهنگ عاشورا غبار بدعت و تحريف را از فرهنگ شيعه زدود و به برخى از نظريههاى ناصواب خط بطلان كشيد. گريه در مراسم عاشورا و عزادارى امام حسين در نظر بعضى از انديشمندان نشانهدلسوزى و ترحم بر حادثه عاشورا قلمداد مىشد و برخى آن را باعث عجز و ضعفروحى مىدانستند. امام با تفسير حديث تباكى [13] به تأثيرات سياسى گريه در جامعهاشاره مىكند و ملت ايران را ملت گريه سياسى [14] مىنامد كه اين گريه نهال ايمان وجهاد را در قلوب مردم شكوفا مىسازد و يك ملت حماسهساز پديد مىآورد ايشان دراينباره مىفرمايد: مسأله تباكى نيست، مسأله سياسى است. [15] مجلس عزا نه براى اين است كه گريه بكنند براى سيدالشهداء اجر ببرند، البته براى اين هم هست...بلكه مهم آن جنبه سياسى است كه ائمه ما در صدر اسلام نقشهاش را كشيدهاند كه تا آخر باشد. [16]همچنين، حديث كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا را استمرار نهضت حسينى در گستره تاريخ تشيع مىدانست و آن را سرلوحه زندگى شيعيان معرفى مىكرد كه در هر زمان و مكانى بايد حسينيان به مصاف يزيديان بروند. امام رويدادهاى انقلاب و دفاع مقدس را مصداقى از اين حديث مىدانست و حوادث آن را مكرر عاشورا و مخالفان و دشمنان انقلاب اسلامى را مكرر يزيديان تفسير مىكرد. و به بيانى ديگر اين حديث را تصويرگر صحنه مقابله اسلام و كفر و رويارويى عدل و ظلم مىدانست كه يعنى بايد روح حماسه همواره در جامعه شيعه زنده بماند.[17] تأكيد ائمه معصومين عليهم السلام بر اقامه عزاى امام حسين(ع) و احياى عاشورا در جامعه بر همين نكات اشاره دارد.بخش عظيم و مهم نگرش احياگرانه امامخمينى به نهضت عاشوراى حسينى در سيره سياسى ايشان در قيام و مبارزه عليه ظلم و تشكلبخشى به جامعه شيعه تبلور مىيابد. امام نهضت خود را به پيروى از قيام خونين امامحسين(ع) و بر پايه تجربه تاريخى و عبرتآموزى از نقاط ضعف و قوت قيامهاى شيعيان در طول تاريخ، خصوصاً مبارزات عالمان شيعى در سدههاى اخير استوار كرد و مسير مبارزه و اهداف و آينده انقلاب اسلامى را مشخص نمود.